تربیت فرزندان معمولی و دشوار
اکثراوقات ما این جمله که من هیچ وقت با پدر ومادر خودم اینطور صحبت نکردم را بارها و بارها با خود تکرار میکنیم واین جمله کاملا درست است رفتار وگفتار بچه های امروزی با پدر ومادر ها بسیار بدترازرفتار وگفتاربچها درگذشته است وازآنجا که پدرو مادر ها گاهی با رفتارهای بسیار ناخوشاینداز سوی فرزندان خودروبه رومیشوندبه این نتیجه میرسندکه به طور حتم درتربیت فرزندانشان اشتباه کرده اندولی دلیل اساسی درتغییر رفتار کودکان دراینکه بچه های امروزی بیشترجواب می دهند وکم تر اطاعت میکنند این نیست پدرومادرها کار اشتباهی انجام داده اند بلکه این است که رفتار اشتباهی را کنار گذاشته اند.
اما ماباید بدانیم که دلیل این که بچه های امروزی بدتر از گذشته رفتار می کنند با انقلابی برمیگردد که بیش از نیم قرن در در تعلیم و تربیت کودک رخ داد این انقلاب پیامدهای بسیار مهم و گسترده داشت که آنها را با شرحی مختصر به شما معرفی میکنم برای مثال ما میدانیم که اگر درگذشته یک کودک در مقابل آموزگار خود می ایستاد و علت سرخی صورت خود را سیلی محکمی که پدرش درگوشش خوابانده میگفت بدون شک آموزگار بیان میداشت( که مطمعنم که مستحقش بوده ای)اما امروزه پس از دگر گون شدن اصول تعلیم وتربیت کودک به موجب قانون:روش های تنبیهی سخت مانند سیلی زدن، کتک زدن،به هیچ وجه پذیرفتنی نیست پدرومادرهاو روانشناسان که چنانچه ترس شدید وتنبیهات سخت از میدان تعلیم وتربیت کودکان برداشته شودبچه ها به بزرگ سالانی بهتر شادتر ومهربانتر تبدیل خواهند شد.در نسل گذشته بچها می دانستند مرزی وجود داردکه نمیتوانند ازآن فراترروندآنان از تنبیهی که ممکن بودگریبانشان را بگیردوحشت داشتند.حتی زمانی که تنبیهی درکارنبودکودکان ازنتایج نا گفته ونا مشخصشان میترسیدند. اما امروزه کودکان میدانندمرزی وجودداردکه پداران ومادران اجازه ندارندازآن بگذرند حتی اگربه طور دقیق ندانندکه این مرزدرکجاقرارداردآنان ازسنین خیلی پایین ازنتایج بدرفتاری کودک آگاه می شوند.
بسیارخوب است که تنبیهات شدیددیگربه عنوان بخشی ازمجموعه تعلیم وتربیت پذیرفتنی نیست زیرااین تنبیهات فقط بازدارنده هایی را بررفتارکودک ایجادمیکندکه براساس ترس به وجودمی آیندهمه چیزهایی که این تنبیهات به کودکان آموزش داده اندیاخواهندداداین است که مراقب باشندگیرنیوفتنداین روش به پیشرفت بازدارنده های داخلی کودک دربرابربدرفتاری هیچ کمکی نمیکندزیرااین رفتارها موجب آزاربه دیگران می شوندنه به خودکودک این آموزش هیچ بهبودی درشعوروآگاهی حقیقتی که میخواهیم کودکان به دست آورندایجادنخواهندکرددرواقع تنبیهات شدیددرپیشرفت این رفتارخلل ایجادمیکنند.زمانیکه ما فرزندان خودراتنبیه میکنیم باید ب انیم که تنیه کردن یک آزارعمدیست ومابایدب انیم که به عنوان پدرومادرقراراست که دردنیای کودکانه ی کودک خودخوبی هارا به جا بگذاریم پیامی که ما به کودکان خود ناخواسته آموزش میدهیم این است که می توانندبا رنج دادن دیگران به هدف خودبرسند.
ما دراین مقاله می آموزیم که چگونه بدون تهدیدیا تنبیه کودکان خودرا چگونه تربیت کنیم که دربزرگسالی متعهد مسولیت پذیرباربی آیندما به شماراهی پیشنهاد میکنیم که شادی رابه خانواده بازمی گرداند.
گاهی این سوال عمیقا ذهن مارا درگیر میکند که که چرا فرزندانمان بیرون ازخانواده ودور ازحضورمابسیار معقولانه عمل می کننداما درخانه وحضورما اینگونه نیست برای مثال ممکن است که شما درخانه فرزندی داشته باشید که درطول شبانه روزبارهاوبارهابایدبه اوتذکردهیدکه وسایل خودراجمع کنداما مثلادرمدرسه به گونه ای دیگرعمل میکندونیازی نیست که کسی به اوتذکربدهداوخودش وسایل خودراجمع میکندوعهده دارومسولیت پذیرکارهای خودهست این به این علت است که حضورپدرومادرباعث میشودخودکودکانه فرزندشان فعال شوداگرآنان دردنیای بزرگ بیرون ازخانه مسولیت پذیردرستکاروسخت کوش هستندولی درخانه بی مسولیت وتنبل اشکالی ندارداگرچه آنان می توانندتناقض رفتارخودرا هوشمندانه تحسین کنندولی آن را احساس نمیکنندازطرفی کودکان هم درک نمیکنندکه چرا پدرومادرآنهادنیارا آنگونه که آنها میبینند نمی بینند
اینجا سوال پیش می آید که آیاهرچه کودکان می گویند کاملا بی معناست؟
جواب اینست که نه به هیچ وجه ولی لازم است که پدرومادرهاهنگامی که باسخنان وبا رفتارهای زننده ازسمت فرزندانشان روبه رومیشوندبه موقعتی که درآن هستندتوجه کنند.اگرآنچه کودک می گویدیا انجام می دهددرشرایطیست که اوضاع بروفق مراد اونمیگذردوخودکودکانه مسولیت رفتاررابرعهده داردبیش ازآنکه موضوع راخیلی جدی بگیریدکمی بیشترراجبش فکر کنید.
اگردرشرایطی قرار دارید که فرزندتان خواسته ای داشت که طبق صلاح دید شمانبایدانجام شودبرای این شرایط نیزراهکارهایی وجودداردبرای مثال اگر قبل از غذا خوردن میخواهد که برایش تنقلات بخریدوشما نمیخواهید که آن کاررا انجام دهیدیازمانیکه میخواهد لباس دلخواه خودش را بپوشد اما موقیت پوشیدن آن لباس نیست برای اوتوضیح دهید بله حق باشماست اوبه احتمال زیاد قانع نمی شود بنابراین اورا درآغوش بگیریدو توضیح دهید احتمالا اوکج خلقی میکند وماجرا به این زودی تمام نمی شودوبد اخلاقی کردن وکج رفتاری کردن نشان دادن می تواندبسیار ناخوشایندوگاهی چنان آزاردهنده باشدکه نتوانید آن را نادیده بگیرید وبه مرز انفجاربرسیدبنابراین اگر احساس می کنیدآزار می بینید از او دور شوید وبه کارهای خود برسید می توانید اورا درگوشه ای خلوت مثلا اتاقش بگذارید.
هرچند بارکه تکرارکرد وبیرون آمد برش گردانید به اتاقش این پیام خوبیست که اگر بداخلاقی وکج اخلاقی کودک تا اندازه ای آزار دهنده است که نمی توانید آن را نادیده بگیریددور شدن خواه داوطلبانه باشد یا اجباری تنها راهیست که باقی می ماند.
پس باید بتوانید اگر پاسخ منفی به کودک خود دادید ازمیدان مشاجره دور شوید وبا اوبحث نکنید زیرا خود کودکانه اش فعال می شودپس به کار خود برسیدواورا با خود کودکانه اش تنها بگذاریدولی کودک بداخلاق می تواندهرزمان که کج خلقی اش پایان گرفت به نزد خانواده بازگرددحتی اگر این زمان زود پایان گرفت.
همیشه هم به این آسانیکه گفته شد نیست کودکان به دودسته کودکان راحت وکودکان دشوار تقسیم میشوند
مطالبی که دراین مقاله گفته شددرموردکودکان دشوارنیزبه کار می آیندولی شاید نه به طورکاملا موثر.
بااین حال دربرابراین کودکان به ویژه اهمیت داردکه پدرو مادرخودرادرمشاراجرات حاضرجوابی هاوتمناهای برخواسته ازخودکودکانه گرفتار نسازند.
کودکان دشواربرای دراختیارگرفتن رفتارخودتوانایی کم تری دارندوبه نظرمیرسدخودکودکانه ایشان دوبرابرکودکان معمولیست آنان بیشتر وسخت ترمشاجره میکنندبنابراین اگرشما به عنوان پدرومادرنمیخواهید که ازلحاظ احساسی خسته شویدباید به شکلی حرفه ای ترعمل کرده ازدادن توضحات وسخنرانی که با هدف آموزش انجام میگیرددوری کنیدزیااین گونه بچه ها
نمی توانندآنهارا پی بگیرند.شما باید درکارهای آنهابادقت وآرامش بیشتری مداخله کنیدبرای مثال می توانید با کفش روی مبل نشستن دراتاق پذیرایی غذاخوردنش راوحتی دررا محکم بهم کوبیدنش را وامثال این هارا نادیده بگیرید.
ازهرچیزی مهم تراینست که پدر ومادرکودکان دشوار نباید نخستین نقش خودراکه همان دادن عشق ومحبت به کودک است فراموش کنندهرچند هم که پیدا کردن وقت برای این کار دشوارباشداین کودکان بدون توجه به رفتاریکه نشان می دهندباید بدانند که دوس داشتنی وباهمه رفتارهای آزاردهنده شان به اندازه دیگر کودکان خوب وارزشمند هستند.بسیارخشنودورها خواهندشدپدرومتدرهاوخوداین بچها ممکن است این دیدگاه را نادیده بگیرندواین موضوع بیش ازهرچیزدیگری می تواند به مشکلات بزرگ تردرآینده منجر شوددرحالی که ما میخواهیم آنان بدانندکه من خوب هستم اشکالی که هست این هست که نمیتوانم خوب رفتارکنم.
اگر پدرومادرها بتواننددوران کودکی اینگونه فرزندان را به درستی تاب بیاورندودرعین حال گاهی به اوبگوینداگرچه بچه دشواریست ولی ازهیچ بچه دیگریکم ترودوست داشتنی تریا کم ترخوب نیست به راستی توانسته اندوظیفه خودرا به خوبی به انجام برسانندودرآخرما به عنوان پدرومادرما می توانیم سهم خودرا بیافزاییم عشق توجه دلگرمی نشان دادن مرزها مطرح کردن خواسته ها ولی نمیتوانیم آنهارا به طوردقیقهمانگنه که آرزو داریم شکل دهیم چنین چیزی امکان پذیرنیست اگرما بتوانیم به این نتیجه برسیم که تمام رفتارهای ناخوشایند کودکانمان به راستی چیزچندان مهمی نیست آنگاه هم ما از کودکانمان لذت میبریم هم آنهاازپدری ومادری کردن ما.
پیروزوموفق وهمواره شادباشید