حل مسئله
زندگی ما انسان ها همواره دچار چالش ها و مسائل مختلفی بوده که همیشه سعی کرده ایم آن ها را به نحوی حل و فصل کنیم.اما آیا تا بحال شده که بررسی کنید چقدر از حل مسائل زندگی،کار و…خودتان راضی بوده اید؟
چقدر راه حل هایی که برای یک مشکل ارائه کرده اید کاربردی و مؤثر بوده؟موضوع مقالهی ما درمورد یکی از مهم ترین مهارت های زندگی،به نام حل مسئله است.همه ی ما کمابیش ازاین مهارت بهره بردیم و استفاده می کنیم.
به کمک همین مهارت است که می توانیم مشکلات را تا حد امکان به بهترین نحو ممکن حل کرده و از سرراهمان برداریم!
حل مسئله باعث می شود تا به مرور عزت نفس و اعتماد به نفس درون ما تقویت شود و از اضطراب ها و تنش های ناشی از مشکلات و مسائل رها شویم.همه ی انسان ها با نحوی با این مهارت آشنایی دارند اما شاید همه ی افراد این مهارت را به شیوه ی اصولی یادنگرفته باشند.
ابتدا لازم است که تعریفی از مسئله و حل مسئله داشته باشیم.
مسئله به زبان ساده عبارت است از هر موضوعی که در ذهن ما علامت سوال ایجاد کرده و ذهن ما را برای حل آن به خود مشغول می کند؛ و حل مسئله شامل هررفتار و راه کاری است که هنگام حل کردن مشکل و مسئله از ما بروز پیدا می کند.
هنگامی که فردی با یک مسئله مواجه می شود،نحوه ی طرز فکر او می تواند بسیار کمک کننده و یا برعکس بسیار گمراه کننده باشد.افرادی که مدام باخودشان جملات منفی را مرور می کنند و ایجاد مشکل را به خاطر ضعف و ناتوانی و بی لیاقتی خودشان تلقی می کنند،فاقد مهارت حل مسئله هستند و کمتر در حل مشکلاتشان موفق می شوند.اما افرادی که با مثبت اندیشی،مشکلات پیش روی خود را بررسی می کنند و اتفاقات بد زندگی را به عنوان یک بخش گذرا از زندگی خود تلقی می کنند به مراتب عملکرد بهتری خواهند داشت.
برلی مثال این افراد می گویند:برای هرکسی ممکن است مشکل پیش بیاید.این مسئله یک تمرین و فرصت برای قوی تر شدن و رشد من است.من این مشکل را حل خواهم کرد و بعدا به عنوان یک تجربه ی سودمند برای دیگران تعریف خواهم کرد. و…
مهارت حل مسئله خود از چندین مرحله و مهارت دیگر تشکیل می شود:1
تفکر نقاد 2_مهارت تفکر خلاق 3_مدیریت هیجانات 4_هدف گذاری 5_مهارت تصمیم گیری
لازم است برای حل یک مسئله به شیوه ی اصولی مراحل زیر را طی کنیم:
1_تشخیص مسئله 2_گرد آوری اطلاعات و فهم عمیق مسئله 3_بارش فکری(برای یافتن راه حل) 4_تصمیم گیری 5_اجرا و نظارت
اولین گام ما تشخیص مسئله است.لازم است که تشخیص مسئله را در خود تقویت کنید.از خود بپرسید سهم من در به وجود آمدن این مسئله چقدر است؟کدام قسمت از این مسئله به من مربوط می شود؟و در نهایت مسئولیت حل مسئله را خودتان به عهده بگیرید.مرحله ی دوم مربوط به جمع آوری اطلاعات و فهم دقیق و عمیق یک مسئله است.این مرحله بسیار مهم است.شما نوع راه حلتان را از طریق فهمی که در مورد مسئله کسب کرده اید،تعیین می کنید.
پس لازم است تا زمانی که مورد مسئله به درک و فهم لازم نرسیده اید راه حل برای آن ارائه ندهید.سوالاتی را از خودتان بپرسید تا به فهم عمیق شما از مسئله کمک کند.از جمله:مشکل چیست؟چه اقداماتی برای حل آن انجام داده ام؟مشکل از چه زمانی و کجا شروع شد؟این مسئله چقدر مهم است؟ریشه ی این مسئله چیست؟سعی کنید مسائل را حتما ریشه یابی کنید تا به اطلاعات دقیق تر و بهتری برسید.حتما سعی کنید هدف خودتان را از حل این مسئله روشن و واضح کنید تا بدانید قرار است دقیقا به چه چیزی دست پیدا کنید؟
مرحله ی سوم مرحله ی بارش فکری است.در این مرحله باید هرنوع راه حلی که به ذهنتان می رسد بنویسید.سعی کنید از قضاوت راه حل ها در این مرحله خودداری کنید و از تمام توان خود و با خلاقیت کافی به راه های جدید دست پیدا کنید.
مرحله ی چهارم تصمیم گیری است.دراین مرحله راه حل هایی را که به ذهنتان رسیده و ثبت کرده اید را بررسی کنید.برای هرکدام فواید و ضررشان را بنویسید،باهم مقایسه کنید و امتیاز بدهید.
مرحله ی آخر مرحلهی اجرا و نظارت است.باید بدانید تا هنگامی که راه حل خود را به اجرا نگذارید در واقع هنوز مسئله ای حل نشده.سعی کنید اراده ی خود را تقویت کنید تا در هنگام اجرای راه حل مشکلات دچار سردرگمی نشوید.
همچنین در نظر داشته باشید که باید برای مسائلی که ممکن است در بین راه اتفاق بیفتد تدبیری اندیشیده باشید.تا حد امکان موانع احتمالی که ممکن است سرراهتان به وجود بیاید را شناسایی کنید و برای آن ها چاره داشته باشید.تا حد امکان مدیریت بحران و مدیریت هیجان داشته باشید.چرا که در هنگام اجرای برنامه ی شما ممکن است اتفاقات ناگهانی هم رخ بدهند و باید به این نکته دقت کنید که در هر شروعی،سختی و مشکل وجود خواهد داشت.پس باید از بیشترین توان خود در ابتدای راه استفاده کنید و انتظارات واقع بینانه از خودتان داشته باشید و خود را دست کم نگیرید؛همچنین باید توجه داشت که مسیر حل مشکلات زندگی نیازمند انعطاف پذیری و صبر است.
نتیجه گیری:با تلاش برای تقویت این مهارت،حتی از طریق طرح مسائل فرضی و سپس حل آن ها از طریق اصولی و تکنیکی،می توان به حد مطلوبی از توانایی در این حیطه رسید،چرا که هرچقدر بتوان اصولی تر با مسائل پیش رو رفتار کرد، به رضایت خاطر،موفقیت و آرامش بیشتری دست خواهیم یافت.
#حل_مسئله#زندگی#میلاد_نجفی#سبک_زندگی#مشکل
2 نظر
Thank you!!1
Ремонт деревообрабатывающего оборудования https://prom-electric.ru/remont-derevoobrabatyvajuschego-oborudovanija/